برندهای تکنولوژیکبرندینگ

گیمیفیکیشن و برندها

امور مشتریان و مصرف کنندگان تشنه مسایلی چون جایزه گرفتن، در رقابت قرار گرفتن برای کسب امتیاز بالاتر و خود نشان دادن و برتری خود و به دنبال آن موفقیت هستند. پیاده سازی گیمیفیکیشن استفاده از طراحی و المان های مباحث گیم در کسب و کار و راهی برای ارضای نیازهای نامبرده می باشد.
این امر سبب ایجاد روابط بلند مدت و پایدار در مشتریان و رابطه آنها با کسب و کار شما می شود و ایجاد و انتقال زنجیره ای از ارزشهای مفهومی در جاودانگی برند شما تاثیر بسزایی خواهد داشت.
گیمیفیکیشن در کلیه عملیات مربوط به بازاریابی، برندینگ، ساختن فرهنگ سازمانی، مدیریت پروژه، استخدام و یا حتی مراقبت از سلامت اعضای سازمان هم کاربرد داشته باشد.
واژه‌ی گیمیفیکیشن (Gamification) برای اولین بار در سال ۲۰۰۲ توسط نیک پلینگ (برنامه‌نویس کامپیوتر و مخترع انگلیسی) ابداع شد، اما تا مدت‌ها به عنوان مفهومی گنگ باقی ماند. این روند ادامه داشت تا سرانجام در سال ۲۰۱۵، این مفهوم رونق پیدا کرد و امروزه هرکسی تقریبا در تمام جنبه‌های زندگی خود از آن استفاده می‌کند. در حال حاضر، بسیاری از کسب‌وکارها در زمینه‌های مختلف از افزایش تعداد کاربران یا مشتریان گرفته تا انگیزه دادن به کارکنان، از گیمیفیکیشن استفاده می‌کنند.
اما این روزها، گیمیفیکیشن تعریف کاربردی‌تر و متداول‌تری دارد: استفاده از عناصر معمول بازی (مثل امتیازدهی و رقابت) در فعالیت‌هایی که در زندگی واقعی انجام می‌شوند.
یو کی چو (Yu-Kai Chou) که یکی از پیشگامان در زمینه‌ی گیمیفیکیشن و نویسنده‌ی کتاب «گیمیفیکیشن کاربردی» است، این مفهوم را به این صورت تعریف می‌کند: «هنر استخراج تمام عناصر سرگرم‌کننده و اعتیادآور بازی‌ها و به‌کار بردن آنها در دنیای واقعی و فعالیت‌های سازنده».
به‌طور معمول، گیمیفیکیشن به عنوان ابزار بازاریابی آنلاین برای تشویق افراد به استفاده از یک محصول یا خدمات به‌کار می‌رود. اما امروزه می‌توان ردپای آن را تقریبا در هر زمینه‌ای از زندگی مانند آموزش، کسب‌وکار، اپلیکیشن‌ها و نظایر این موارد دید.
گیمیفیکیشن، کاربران یا مشتریان را در محیطی شبیه بازی قرار می‌دهد؛ به‌طوری که اگر در حال انجام فعالیتی هستند (مانند خرید کردن)، این کار برای‌شان سرگرم‌کننده و هیجان‌انگیز شود.

ممکن است این کار، ساده یا پیش‌پاافتاده به‌نظر برسد اما باید قبول کنیم که سرگرم‌کننده است. معمولا گیمیفیکیشن (gamification) و بازی (game) به اشتباه یکسان تلقی می‌شوند، اما واقعیت این است که این دو مفهوم یکی نیستند.
بازی‌ها شکلی از رقابت هستند که در آنها قوانینی برای تعیین مهارت فرد وجود دارد. اما گیمیفیکیشن عناصری از بازی را که بهترین بخش بازی محسوب می‌شود (بخش پاداش و جوایز که به فرد انگیزه می‌دهد) بر فعالیت‌های زندگی واقعی اِعمال می‌کند تا فرد برای انجام کارها و رفتارهای خاصی تشویق شود.
گیمیفیکیشن به ما اجازه می‌دهد تا برخی از خواسته‌های طبیعی‌مان مانند اجتماعی بودن، یادگیری، مهارت، موفقیت و شأن اجتماعی را در خود پرورش دهیم.
علاوه بر این، گیمیفیکیشن نشاط‌آور است. فعالیت‌ها یا رفتارهای خاصی که در ابتدا دشوار و خسته‌کننده به‌نظر می‌رسند، از طریق گیمیفیکیشن به نوعی سرگرمیِ جذاب تبدیل خواهند شد. همچنین پاداش‌هایی که در این راستا دریافت می‌کنیم، به ما انگیزه می‌دهد تا با انرژیِ بیشتری ادامه‌ی مسیر را دنبال کنیم.
دریافت پاداش، سبب آزاد شدن دوپامین در مغز انسان می‌شود. دوپامین به همراه اندورفین، مسئول ایجاد حس لذت در بدن ما هستند. هنگامی که در بازی‌ها نتایج مثبتی کسب می‌کنیم، این دو ماده‌ی شیمیایی ترشح می‌شوند و احساس رضایت و خوشحالی را در ما ایجاد می‌کنند. عصب‌شناسان بر این باورند که دوپامین سبب می‌شود انسان برای دستیابی به پاداش، تلاش کند و به‌دنبال کشف روش‌های جدید برای انجام فعالیت‌ها باشد.
بنابراین گیمیفیکیشن منبعی از شادی است که از طریق آن، انگیزه‌های انسانی‌مان را به واقعیت تبدیل می‌کنیم. از سوی دیگر، در حوزه‌ی کسب‌ و کار، گیمیفیکیشن می‌تواند کاربران و مشتریان محصولات و خدمات را تحت تأثیر قرار بدهد و به آنها شادی و انگیزه ببخشد.

در عصر حاضر ارتباط نزدیکی بین بازی‌ها و اینترنت وجود دارد؛ به‌همین دلیل اپلیکیشن‌هایی طراحی شده‌اند که برای جذب کاربران‌شان از گیمیفیکیشن استفاده می‌کنند. گیمیفیکیشن به‌ عنوان ابزاری قدرتمند برای آموزش، تشویق و ایجاد انگیزه برای انجام رفتارهای خاص در افراد عمل می‌کند. در واقع، گستره‌ی بازی با زندگی روزانه‌ی افراد درهم تنیده شده است. گیمیفیکیشن حتی در خرید قهوه و ایجاد انگیزه برای ورزش نیز کاربرد دارد. شرکت‌ها و کسب‌وکارها نیز با هر شکل و اندازه‌ای، در حال استفاده از عناصر بازی‌ها برای ایجاد تحول در تعامل با مشتریان و کارمندان‌شان و در نتیجه کسب سود بیشتر هستند.

تعدادی از برنامه های پلتفورم موبایل که برای گیمیفیکیشن ساخته شده اند:
استارباکس دقیقا می‌داند که چگونه باید افرادی را که به قهوه اعتیاد دارند، خوشحال کند و این کار را به‌خوبی انجام می‌دهد. با هر بار خریدن قهوه، فنجان شما در تلفن همراه‌تان از تعدادی ستاره پُر می‌شود. پس از به‌دست آوردن تعداد معینی از این ستاره‌ها، باید آن را به مسئول استارباکس نشان بدهید و او به شما قهوه‌ی رایگان می‌دهد. شما از یک سو می‌توانید تعداد ستاره‌هایی را که به‌دست آورده‌اید ببینید و هم می‌توانید تعداد ستاره‌هایی را که برای رسیدن به قهوه‌ی رایگان نیاز دارید مشاهده کنید.
شاید استارباکس بهترین قهوه‌ی شهر را سرو نکند، اما به‌دلیل همین ویژگی خود طرفداران بی‌شماری دارد. آنها می‌دانند دقیقا چه کار انجام دهند تا مشتریان‌شان هوس قهوه خریدن از هیچ جای دیگری را نکنند!

نایک پلاس این برنامه فعالیت‌های فیزیکی شما را ثبت می‌کند و کمک می‌کند تا به اهداف‌تان برسید. هرچه بیشتر ورزش کنید، پاداش، جوایز و هدایای شگفت‌انگیز بیشتری کسب خواهید کرد.
نایک پلاس به شما اجازه می‌دهد فعالیت‌های ورزشی‌تان را پیگیری کنید و هنگامی که رکورد جدید از خود ثبت می‌کنید، دوستان خود را نیز به‌چالش بکشید.

چوب شور M&M
این یک گیمیفیکیشن کلاسیک است. در سال ۲۰۱۳، یک بازی موفق باورنکردنی به عنوان قسمتی از کمپین تبلیغاتی چوب شور M&M به راه افتاد. بازی بر اساس منطق چشم جاسوسی بود- ارزان و ساده بود، و در عین حال یک موفقیت آنی در بین مخاطبان M&M داشت.
مصرف کننده ها اساسا با یک طرح گرافیکی بزرگ از آبنبات M&M با یک چوب شور کوچک مخفی شده در میان آنها مواجه شده بودند. وظیفه این بود که به سادگی چوب شور مخفی شده را پیدا کنند.
این بازی چه نوع مزایایی برای M&M داشت؟ سرگرمی مصرف کنندگان با برند را افزایش داد، بیش از ۲۵۰۰۰ لایک جدید برای پیج رسمی فیسبوک فراهم کرد، همچنین بیش از ۶۰۰۰ به اشتراک گذاری و ۱۰۰۰۰ کامنت در پی داشت.
با اینکه این بازی قسمت کوچکی از یک کمپین تبلیغاتی بزرگ بود اما یک راه سرگرم کننده ی تازه برای درگیر شدن با محصول جدید شرکت پیشنهاد داد و به طور موثری به گسترش این کلمه در سر تا سر فضای اجتماعی کمک کرد.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا